جدول جو
جدول جو

معنی شتر کشتن - جستجوی لغت در جدول جو

شتر کشتن
(خُ دَ / دِ دَ)
نحر کردن شتر. اشتر سر بریدن: اجتزار، جزر، شتر کشتن. (منتهی الارب). رجوع به اشتر کشتن شود
لغت نامه دهخدا
شتر کشتن
نحر کردن شتر
تصویری از شتر کشتن
تصویر شتر کشتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شُ تُ رِ کُ تَ)
شتر که کشتن را باشد. شتر که کشتن را سزد. شتر که آماده و مهیای نحر باشد. شترکه ازدر نحر کردن باشد: جزور، شتر کشتنی. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
اجزار. (تاج المصادر بیهقی). نحر. (دهار). جزر: انقاع، اشتر کشتن از بهر مهمانی. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(خَ فَ / فِ کَ دَ)
شیر گذاشتن. (آنندراج) ، حسرت خوردن. (غیاث) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(غُ دَ)
خشمناک شدن و قهر کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
مرطوب و نمدار شدن:
سراپرده و خیمه ها گشت تر
ز سرما کسی را نبد پای و پر.
فردوسی.
چو ابر زلف تو پیرامن قمرمی گشت
ز ابر دیده کنارم به اشک تر میگشت.
سعدی.
خم می به ناشستن آسوده تر
که هرچند تر گردد آلوده تر.
امیرخسرو
لغت نامه دهخدا
تصویری از اشترکشتن
تصویر اشترکشتن
نحرشتر کشتن شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شتر کین
تصویر شتر کین
پر از کینه اشترکین
فرهنگ لغت هوشیار